صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ
ا همه ی بی سر و سامانی ام
ی روزگار هی روزگار رفتشو من تنها شدم
هی روزگار هی روزگار من تو غمم باز غرق شدم
هی روزگار هی روزگار من با غمم وای چه کنم
هی روزگار هی روزگار مردم و باز زنده شدم
هی روزگار هی روزگار تو میدونت اسیر شدم
هی روزگار هی روزگار تو بازیات شریک شدم
چرخیدیو چرخیدیو,چرخیدیو چرخیدیو من تو غمت شریک شدم
هی روزگار هی روزگار چقدر تو بازی میگیری
عشق منو روح منو روون ساده ی منو
هی روزگار هی روزگار خستم دیگه به جون تو
رفتش از پیشم دیگه من موندمو با خود تو.........
من هیچ نمی خواهم ...
تنها صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد
نگاهت را می خواهم تا روشنی چشم های خسته ام باشد
وجودت را می خواهم تا گرمای قندیل آغوشم باشد
خیالت را می خواهم تا خاطره لحظه های فراموشم باشد
دست هایت را می خواهم تا نوازشگر بی کسی اشک هایم باشد
و تنها خنده هایت را می خواهم تا مرهم کهنه زخم های زندگی ام باشد
آری تنها تو را می خواهم
خلوت نشین خاطر دیوانه ی منی
افسونگری و گرمی افسانه ی منی ...
بودیم با تو همسفر عشق سالها
ای آشنا نگاه که بیگانه منی ...
هر چند شمع بزم کسانی ولی هنوز
آتش فروز خرمن پروانه منی ...
بیا قرار بگذاریم که . . .
هیچ وقت با هم قراری نداشته باشیم !
بگذار همیشه اتفاق بیافتد !
…
این طور بهتر است من هر لحظه منتظر اتفاقم !
منتظر ِ یک اتفاق که ” تــــو ” را به ” مـن ” برساند.
ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده..
تازیانه می زنی بر اعتمادم
زیر پایم را زود خالی کردی .
سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر خیانتت را
سلام دوستان این حرف آخرمه ممنون از همتون که به فکرم
هستید
من فردا این موقع وبم رو نمی بینید ومطمئن باشید
خودمم نخواهم بود
خیلی تنها شدم با دردهام ولی نتوانستم دوام بیارم
ولی بازم از همتون ممنون خیلی گل هستید اینو بدونید
اگر هم وبم حذف نشد مطمئن باشید به جای وبم من از این
دوران واز این دنیا حذف خواهم شد چون با خودم عهد
بستم این دفعه دیگه از پیش همتون برم
فردا بعدزظهر از این دنیا میرم
خیلی تنهاشدم با تنهایی از پیشتون رفتم به اون عشقم
بگین که دوسش دارم وداشتم عزیزان خدا حافظ برای همیشه
.....مواظب خودتون باشین گل های سرسبد من
دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست
گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل
تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست . . .
میگن پشت سر مسافر آب بریزی
برمیگرده...
اشک که از آب زلالتره...
پس چرا مسافر من بر نمیگرده...؟
دوستان عزیز فقط در این پست میتونید نظر بگزارید در ارشیو شاخه گل ها