دَم از بازی حکم میزنی!

دَم از حکم دل میزنی!

پس به زبان “قمار” برایت میگویم!

قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید!

باخت ِ زیبایی بود!

یاد گرفتم به دل ، “دل” نبندم!

یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم! 

دل را باید برزد جایش سنگ ریخت که با خشت تک پری نکنند!

كاش قلبم درد پنهانی نداشت

چهره ام هرگز پریشانی نداشت

برگهای اخر تقویم عشق

حرفی از یك روز بارانی نداشت

كاش می شد راه سخت عشق را بی خطر پیمود و قربانی نداشت

اشكهایم را برایت می فرستم تا بدانی درد دل بالا ترین دردهاست

چشمهایم را برایت می فرستم تا بدانی چشم من گریان ترین چشمهاست

نمیدانم آخر این دلتنگی ها به کجا خواهد رسید!

دنیا پرشده از قاصدکهای که راهشان را گم میکنند!!!

نه میتوانی خبری دهی

ونه خبری بگیری!

بزرگتر که شدیم مدادهایمان هم تکامل یافتند
تبدیل به خودکارهایی بی رحم شدند
تا یادمان بدهند که هر اشتباهی پاک شدنی نیست!
اکنون اینجایم با پاک کنی یادگار از کودکی
میخواهم پاک کنم این مشق کهنه ی اشتباه را! 
ولی نمیتوانم

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی 

دلت بگیره ولی دلگیری نکنی…

شاکی بشی ولی شکایت نکنی…

گریه کنی اما نزاری اشکات پیدا بشن…

خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری…

خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی…

من الان دقیقا روی همین نقطه هستم

دلـ♥ـم خـیـلــی بــیــشــتــر از حـجـمــش پـــُر اســت ؛

پــُـر از جــایِ خــالـیِ ♥تـــو♥

پــُـر از دلـ♥ـتــنـگی بـرای نگــاهِ تـــو

پــُـر از خــاطـراتِ قــدم زدن

در کـوچــه پــس کــوچـه هـــای شــهـر بـا تــ♥ـــو

پــُـر از حــس پــرواز

پــُـر از تــــــــ♥ـــــــــو ♥

کل دنیا هم بگویند دوستم دارند

فایده ندارد

 اما ...دوستت دارم های " تو "

چه غوغایی می کند روحم را تازه میکند.

اینبار شروع نوشــــــته هام شدن پایان حرفام...

ببخشین که این پســتو رمزدار کردم...

چیـــــــــزایی بودن که نمیتونستــــــم برا عموم بنویـــــسم...

مینویــــــسم ولی باز در پایان حرفـــــهایم...

زنـــدگـــی زیبــاســـت..... امــا عــادلانــه نیســـت...!!!

 روزگاری خواهد رسید.....همچنان در آغوش دیگری خفته ای.....

     به یاد من........

 ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی!دلت هوایم را خواهد کرد...........

به یاد خواهی آورد با هم بودن هایمان را......به یاد خواهی آورد

خنده هایم را......به یاد خواهی آورد اشک هایم را.......

مطمئنم در آن لحظه در دلت میگویی من تو را میخواهم.......

 از چ بنویسم؟؟؟!!!

ازقلبی ک مرانخواست؟!

یاقلبی ک اورا خواست؟!

ازدلم ک شکست؟!

یا از نگاه غریبه اش ک با غریبه آشنا شد؟!

شاید هم گناه ب گردن چشمان او باشد!

ک هیچ ندید مرا!یا ندیده گرفت مرا

تا حالا شده عاشق بشين؟؟؟

ميدونين عشق چه رنگيه؟؟؟

ميدونين عشقق چه مزه اي داره؟؟؟

ميدونين عشق چه بويي داره؟؟؟

ميدونين عاشق چه شکليه؟؟؟

ميدونين معشوق چه کار ميکنه با قلب عاشق؟؟؟

مدونين قلب عاشق براي چي ميزنه؟؟؟

ميدونين قلب عاشق براي کي ميزنه؟؟؟

ميدونين ...؟؟؟

اگه جواب اين همه سئوال رو ميخواين ! بـه .. ادامه مطلب بريد ..

... خيلي جالب و آموزندس ..

تـَــمــامِ خـــواســــتـِه یِ مـَـــن اَز تـُــو


یــِـک جـُــمــلِـه یِ کـُــوتــاه اَســـت :


دِلـــی را کـِـــه بـِــه تـُــو سـِــپُـردِه اَم ؛


بـِــــه غـَــــم نَـــــســـپـار

بچـــه کـــه بـــاشی …

از “نقـــاشی”هـــایتـــ هـــم …

مــی‌ تــواننــد بـــه روحیـــاتــ و درونیـــاتتــ پی ببــرنـــد ،

بـــزرگ کـــه مــی‌ شـــوی …

از حــرفهـــایتـــ هـــم نمــی‌ فهمنـــد تـــوی دلتــ چـــه خبـــر استــ !

فــقــــط دوری نیســت کـه آدم رو میـسـوزونــــه...

بــــودن و مــــال تــــو نــبــودن،دردش بــیـــشــتره...!!

تو بزار دستاتو توی دسته من،

تا بگم فقط تویی همنفسم . . .

عشق من پاک و زلاله عزیزم،

اینو بدون دوست دارم بخدا قسم

   من از این فاصله ها دلگیرم،

 طعم سیب میدهد لبهایش

  چــه خــــوش خیــــال است

 متــــــــاسفم…

این جاده،

 ته فنجان قهوه ام

 قول داده اَم…

برگرد...!!!
نه اینکه دلم برایت تنگ شده باشد... نه!
فقط خنجرت جا مانده... اذیتم میکند!
نمیگذارد دیگر به وفای کسی تکیه دهم...!

ﺗﺎ ﺑﺤﺎﻝ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩی ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﺧﺘﯽ ؟

 ﭼﺮﺍ ﻣنو ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﯼ ؟

ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﯾگه ﻣﺜﻞ ﻣنو ﮐﺠﺎﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ ؟

ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤیشه ...

ﻓﮑﺮ ﻫﻤﻪ ﺟﺎشو ﮐﺮﺩﯼ ، ﻣگه ﻧﻪ ؟

ﻓﮑﺮﺵ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﯾگه ﺻﺒﺢ ﻫﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺻﺒﺢ ﺑﺨﯿﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺷﺐ ﻫﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮﻡ...

ﺩﯾگه ﮐﯽ ﭘﯿﺪﺍ میشه ﮐﻪ ﺣﺮﺻﺖ ﺭو ﺑﺨﻮﺭه ...

ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫات ﺑمونه ﻭ ﻣﮑﺚکنه .....

ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍت اس ام اس کنه ...

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻥ ﺧﻨﺪهات ﺣﺘﯽ ﺩﻟﻘﮏ ﻫﻢ ﺑشه ...

 ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺑﯿﺎﺭه ﻭ روزها رو متر کنه ...

 ﺩﯾگه ﮐﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿشه ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑگه ﮐﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ...

ﻭ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑگه ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭو داره

ﺩﯾگه کی ﭘﯿﺪﺍ ﻣیشه ﮐﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮﺵ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ بشی ...

ﺗﻮ ﺩﯾگه منوﻧﺪﺍﺭﯼ ...

 منو ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﯼ ...

 ﺗﻮ ﺩﯾگه ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ

ﻭ ﺗﻤﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷتی...

 ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎیم ...

ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫایم ...

ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺗﻮﻟﺪﻡ ....

ﺻﺒﺢ ﻫﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯽ ﻭ ﺷﺐ ﻫﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﯼ..

ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ ...

ﺑﺎ اونا ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﯽ ....

ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺮﯼ

ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﻟﺖ ﭘﯿﺶ منه...

ﺗﻮباختی...

چون ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ هات میﺧﻮﺍﺳﺘﺖ ﺭو ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﯼ ..

 ﻭ ﻣﻦ انقدﺭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯿموﻧﻢ ﺗﺎ ﻓﮑﺮﺕ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﻢ ﺑﺮه ...

ﻣﻦ ﺣﺘﯽ شاید ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻡ ...

ﺗﻮ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺷﺪﯼ ...

ﻭ ﻣﻦ ﺑﺮﺍ ﺗﻮ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻣوﻧﺪﻧﯽ ...

ﺗﻮ ﺩﯾگه ﻫﯿﭽﮑﺲ رو ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺍﺷﺖ....

این رو واسه تو نوشتم

 واسه کسی که وقتی رفتار بقیه را دید میفهمه این حرفامو وباپوزخند رد نمیشه...!

هیچ ﻭﻗﺖ
" ﺑﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ "
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻧﮑﻦ...
ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ...
ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ﺑﺪﯼ ﺍﺳﺖ...
ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺧﻢ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ...........