در این قرن دود و آتش هیچ کس به انسانی دیگر عشق نمی ورزد

در دیار بی فروغ من عشق یک درهم نمی ارزد.

همه نقابی از عشق زده اند و بس

همه به هم بی باورند و حتی هیچ رهگذری دست نیازمندی را نمی گیرد

به فکر حیله اند و دروغ همه و اینکه تیشه ای باشند که به ریشه هم زخم زنند.

در این زمانه هر کس چندین معشوقه دارد و هر معشوقه ایی چندین عاشق.

در این دیار به جای کالا در بازارمحبت عشق

شعور و انسانیت به فروش می رسد

و به چه قیمتی ارزان حراج خواهد شد.

گمان نمیکنم در این زمانه با محبت! محبت گرفت

با عشق ورزی به تو عشق بورزند

و گمان نمیکنم هیچ وقت دستی که به طلب دوستی به سوی تو

 دراز می شود بی حیله و نیرنگ باشد...

 


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






♥ یک شنبه 17 دی 1391برچسب:, ساعت 20:0 توسط neda