سفر غريبي داشتم توي اون چشم سياهت

سفري که بر نگشتم  گم شدم توي نگاهت

يه دل ساده ي ساده کوله بار سفرم بود

چشم تو مثل يه سايه همه جا همسفرم بود

من همون لحظه اول آخر راهو ميديدم

تپش عشق رو تو رگهام عاشقانه مي شنيدم

تو شدي خون تو رگهام من ديگه خودم نبودم

براي نفس کشيدن حالا محتاج تو بودم

حالا محتاج تو بودم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






♥ جمعه 24 آذر 1391برچسب:, ساعت 14:34 توسط neda