اشکامو هدیه می کنم به جاده ی جداییمون
به التماسه اخرم دو واژه نرو بمون اشکامو هدیه می کنم به رفتنت بدون من به تلخیه این واقعه حادثه ی جدا شدن اشکامو هدیه می کنم به قاب عکسه رو به روم قطره به قطره می چکم تا بشکنه بغض تو گلوم حس می کنم بی اختیار این همه عکس و یادگار حریفه رفتنت نشدن می ری به رسمه روزگار اشکامو هدیه میکنم به این ترانه این صدا به این که تو اوله راه قصه رسید به انتها حس میکنم بی اختیار این همه عکس و یادگار حریفه رفتنت نشن میری به رسم روزگار
نظرات شما عزیزان: