nedajoon
اینجا به مرز بی تفاوتی ها رسیده ام ...!!
دلم را دیگر هیچ چیز نمی لرزاند ...!!
در من دلهره ...
در من ترس ...
در من " احساس " مرده است ...!!
ای روزها بیخیال ، خیالم شده ام ...!!
فقط منتظرم "دنیا " تمام شود..............!!
صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ
اینجا به مرز بی تفاوتی ها رسیده ام ...!!
دلم را دیگر هیچ چیز نمی لرزاند ...!!
در من دلهره ...
در من ترس ...
در من " احساس " مرده است ...!!
ای روزها بیخیال ، خیالم شده ام ...!!
فقط منتظرم "دنیا " تمام شود..............!!
ای کاش زود قضاوت نمیکردم
ای کاش وایستاده بودم
ای کاش دلیلشو میپرسیدم
ای کاش…
می گــویند: دنیــــا بی وفــاســت؛
امـــا..... قدرش را بدانید!
مـن دنیــــای بـی وفــاتری هــــــــم داشتـــــه ام !!
ایســــــتــــاده ام …
بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود … !
مـــن ،
همیــن جا ،
کنار قـــول هـایت ،
درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت و در عمــــق نبـــودنت ،
محـــــکم ایــستاده ام !!
مقصرخود ماییم
عشق را به کسانی ارزانی میکنیم که
از زندگی ، جز آب و علف روزانه، نه میفهمند , نه میخواهند....
همیشه نمی شود زد به بی خیالی و گفت:
تنهـــــــــــا آمده ام ، تنهـــــــا می روم ...
یک وقت هایی ، شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای ...
کم می آوری ...
دل وامانده ات یک نفر را می خواهد ...
روزگاری خواهد رسید.....همچنان در آغوش دیگری خفته ای.....
به یاد من........
ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی!دلت هوایم را خواهد کرد...........
به یاد خواهی آورد با هم بودن هایمان را......به یاد خواهی آورد
خنده هایم را......به یاد خواهی آورد اشک هایم را.......
مطمئنم در آن لحظه در دلت میگویی من تو را میخواهم.......
کرم زشت و تنها بود،پیله بست،پروانه شد!
زیبا شد و رفت
آری حکایت توست با من اوج گرفتی،شدی مال دیگری
عشق آدم را داغ می کند و دوست داشتن آدم را پخته
هر داغی یه روز سرد می شود
اما هیچ پخته ای خام نمی شود
می خواهی بروی؟بهانه می خواهی؟
بگذارمن بهانه رادستت دهم.برووهرکس پرسیدبگولجوج بود،
همیشه
سرسختانه عاشق بود،بگوفریادمی کرد،
همه جافریادمی کردکه فقط مرامی خواهد،بگودروغ دروغ می گفت،
می گفت هرگزناراحتم نکردی،بگودرگیربود،
همیشه درگیرافسون نگاهم بود،بگوبی احساس بود،به همه
بگواونخواست،نخواست کسی جزمن دردلش خانه کند.....!
در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند
پرسید : فرزندم پس حوایت کو؟
اشک هایم را پاک کردم و
گفتم : در آغوش آدم دیگریست
حس عجیبیه دوسش داری اما می دونی
که نه تو میتونی مال اون بشی نه اون مال تو.
فقط می خوای باشه. تو زندگیت یه جایی.
چون حس خوبی که اون بهت می ده کسی دیگه نمی تونه بده....
باش،
لطفا فقط باش!
سرگرمی ام شده گرفتنِ فال حافظ و من خسته از جواب های تکراری:
“غم تمام می شود”
“غصه نخور”
“مشکلات حل می شود ”
و...
دلم می گیرد، چرا حافظ نمی داند
بی او هیچ چیز تمامی ندارد جز این زندگی
در آغوشم میگریست.
فکر میکردم چون مانند من عاشق است اشک میریزد ازخوشحالی...
اما از ناراحتی بود.
معلوم شد که وقتی علاقه من و خیانت های
پنهانی اش را کنار هم میگذارد گریه اش میگیرد
تنهایی را دوست دارم ,زیرا بی وفا نیست................
تنهایی را دوست دارم ,زیرا عشق دروغی در آن نیست..........
تنهایی را دوست دارم,زیرا تجربه کردم................................
تنهایی را دوس_______________ت دارم,زیرا...................
در کلبه ی تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست
و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد....................
من بارها شماره ات را میگیرم
و کسی در گوشم مدام زمزمه میکند
دستگاه مشترک مورد نظر خاموش است
من برایش از تو میگویم!!
اما او سر حرفش میماند.....
حرفت که میشود با خنده میگویم :
یادش بخیر,فراموشش کردم...
اما نمی دانند هنوز هم کسی اشتباه تماس می گیرد
سست می شوم که نکند تو باشی ......
وقتی آغوشت را به روی آرزوهایم باز می كنی
آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم
كه جز آرامش آغوشت
تمام آرزوهای خواستنی دیگر را از یاد می برم...
دوستت دارم !
رفــــیــق !!
پـیـراهــَــنـــمــ را بــــِــزטּ بـآلـــآ !!
كـــَمـــَــرَمـــ را دیـــدے ؟؟
نـــترس ، چیـزے نیــســـتـــ !!
ایــטּ هــا فــَــقــَــط جـآے خـــَـنــجــَـرَنـــد !!
مــــטּ نــفــَــهـمیــدمــ در رفـــــآقــــَـتـــ چــــﮧ شـــد ؟؟ !!
وَلــــــــﮯ ؛ تــــــو مــُــواظـــبـــــ بــــآش .. !!