دلـــم میــــخواهد عاشـــــــــــق باشد

عقلــــــم میـــــــخواهد عـــاقـل باشد

ایــــــن میگویــــــد زود باش

آن میــــــگوید دور باش

احساسم این روزها دو شیــــفت کار میکند

وحقوقش را از من میگیرد ؛ اشــــک و بـــی قـــراری !!!!

می نویسم از قلب مهربانت از ان احساس پاکت

می نویسم از چشمان زیبایت ازنگاه پر از عشقت

با صداقت می نویسم

نخستین عشقم تویی

و با یکدلی می نویسم که با تو

تا اخرین لحظه خواهم ماند

با چشمان خیس می نویسم

که خیلی مهرت در دلم نشسته و با بغض می نویسم

می نویسم از ان حرفهای شیرینت

و ان لحظه ی رویایی که من و تو در ان اشنا شدیم

و شیفته ی قلب های سرخ هم شدیم

ان چه که می نویسم حرف دل است و بس

حرف دل عاشق و بی قرار من

می نویسم و فریاد می زنم

    دوستت دارم

چــه خــــوش خیــــال است

دوست دارم  خنده باشم بر لبانت نقش گیرم

دوست دارم عشق باشم و در قلبت جا گیرم

دوست دارم شمع باشم و بیادت بسوزم

دوست دارم اشک باشم ولی از چشمانت نرزیم

دوست دارم هرچی باشم ولی با تو باشم

کنار تو میباشم تا آخرین نفس

من همان غریبه دیروز آشنای امروز و گم شده ی فردایم

در آشنایی امروز

مینویسم تا در فراموشی فردا یادم کنید!!!

جدایی عشق؟؟؟

اونیکه دوسش داری                                                                                                        

نگو بهش دوسش داری                                                             

میره و تنهات میزاره  

اگه باور نداری                                                                    

بهش بگو دوسش داری                                                         

میره رو دلت پا میزاره  

منم یروزی مثل تو عاشق بودم تا پای جون                                     

عشقمو فریاد زدم و دربدری شدم نگو    

رفتشو تنهام بزاره روی دلم پابزاره                                                 

قلب منو سوزوندو رفت                                                          

رفتو بادیگری نشست

*مهربانیهای ساده کوچک

*صداقت و راستگویی

*وفاداری

*صمیمانه پوزش طلبیدن

*جلب اعتماد باتمام وجود

*مدیریت انتظارات

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست  آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب    در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد    بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است   مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مسئله دوری وعشق   وسکوت تو جواب همه مسئله هاست

کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظــه

خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتنه محضــه
 کنارم هستـــی و بازم بهونه هامو میگیــــرم
 میگم وای چقدر سرده میـــام دستاتو میگیــــرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم
 از اینجــا تا دم در هم بری دلشوره میگیــــرم
 فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودنه با هـ
 محاله پیش من باشی برم سرگرم کاری شم

در این قرن دود و آتش هیچ کس به انسانی دیگر عشق نمی ورزد

در دیار بی فروغ من عشق یک درهم نمی ارزد.

همه نقابی از عشق زده اند و بس

همه به هم بی باورند و حتی هیچ رهگذری دست نیازمندی را نمی گیرد

به فکر حیله اند و دروغ همه و اینکه تیشه ای باشند که به ریشه هم زخم زنند.

در این زمانه هر کس چندین معشوقه دارد و هر معشوقه ایی چندین عاشق.

در این دیار به جای کالا در بازارمحبت عشق

شعور و انسانیت به فروش می رسد

و به چه قیمتی ارزان حراج خواهد شد.

گمان نمیکنم در این زمانه با محبت! محبت گرفت

با عشق ورزی به تو عشق بورزند

و گمان نمیکنم هیچ وقت دستی که به طلب دوستی به سوی تو

 دراز می شود بی حیله و نیرنگ باشد...

هر موقع خواستي از كسي جدا بشي يادت نره

 بهترين راه اينه كه بهش بگي براي هميشه خدانگهدار،

 شايد طرف مقابلت ناراحت بشه

 و قلبش بشكنه ولي بهتر از اينكه منتظر بمونه

غم من هربار که از گذشته خودیاد میکنم

از ادامه زندگی دلسرد می شوم کاشکی هرگز معنای واژه غم را درک

نمیکردم کاش هرگز آرزوهایم را گم نمیکردم

پروردگارا به من قدرت بده تا خودرا از گرداب غم و غصب بیرون کشم.

دروغ می گفت دیگری را دوست داشت

بارها گفتم دوستم داری گفت آری تا دیری خاموش بودم

ولی آخرازپای شکیب افتادم گفتم راستش رابگوتورا خواهم

بخشید گفت هرچه سنگین باشد...گفتم خواهم

بخشیدعاقبت گفت دیگری را دوست دارم گفتم

سالهاست توبه من دروغ گفتی این بارهم من به تودروغ گفتم

تورا نخواهم بخشید  فراق

همیشه درفراق جمال تو بوده ام گریان در اشتیاق وصال توبوده ام

هرسوکه رفته ام هرجا که بوده ام به خیال تو بوده ام

ای آنکه همیشه آرزویت دارم باخودشب وروز آرزویت دارم

نه قدرت آمدن به سویت دارم نه طاقت دیدن روی ماهت دارم

تاکه هستم ندانستی کیستم روزی می آیی به سراغم که دیگرنیستم

دلم تنگ است ، نمی دانم ز تنهایی
... پناه آرم كدامین سوی

! پریشان حالم و بی تاب می گریم
... و قلبم بی امان محتاج مهر توست

... نمی دانی چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم من
! به دنبال تو همچون كودكی هستم
... و معصومانه می جویم پناه شانه هایت را
... كه شاید اندكی آرام گیرد دل

دلم تنگ است و تنهایی به لب می آورد جانم
بیا تا با تو گویم از هیاهوی غریب دل
كه بی پروا تلنگر می زند بر من و می گوید به من
نزدیك نزدیكی به دنبال تو می گردم ، به سویت پیش می آیم
 چه شیرین است پر از احساس یك خوشبختی نابم!!!

که دستات رو بگیرم...

و تو چشمات خیره شم...

دوستت دارم رو به زبونم بیارم...

منتظر لحظه ای هستم

که بشینم و سر رو شونه هات بذارم...

میخوام با تمام وجودم قلب و عشقم رو بهت هدیه کنم...

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآری من تو را عاشقانه دوست دارم...

               خیلی دوست دارم...!!!

همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری

اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری

که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم

همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند

دیر باریدی باران...........................

خیلی دیر

من مدتهاست که در حجم نبودن کسی خشکیده ام

حالم به هم میخورد

از کلمه های"عزیــــــــزم"و"عشـــــــــــــقم"

من را همان "ببیــــــــــن"صداکن

بی ریایی شرف دارد به

"ریـــــــاکـــــــــاری"

 
شبها


زیر دوش آب سرد


رها میکنم بـغـــــض



زخمهایم را


هیــــچ کس اشکهای بی کسی ام را نــدیــد


با حق به جانبی میگویند

خیلی خوشی


خوشی زده زیر دلــــت!


هه ...
 

عشق لالایی بارون تو شباست / نم نم بارون پشت شیشه هاست / لحظه ی شبنم و برگ گل یاس
/ لحظه ی رهایی پرنده هاست / لحظه ی عزیز با تو بودنه / آخرین پناه موندن منه

دستایی رو پیدا کن که در ضعیف ترین حالتت نگهت دارن.

چشمایی که در زشت ترین حالتت نگاهت کنن.

قلبی رو که وقتی توی بدترین حالت هستی دوست داشته باشه ،

اگر تونستی اینارو پیدا کنی بدون که عشق رو پیداکردی.

ڪاشـــــ فقط بوבـے 

گــــاهی نـــــیاز داری بــــه یــــه آغــــــوش بــــی منـــــت

کــه تــو رو فقـــط و فقـــط واســــه خـــودت بخـــــواد

کــه وقـــتی تــو اوج تـــــنهایی هســـــــــتی

بـــا چشـــــــماش بــــــهت بــــــگه

هـسـتم تــا تـه تـهش ! هــستی ؟

ميـــ-ـــدونـے چرا بغـــ-ـــل كردن قشنـــ-ـــگﮧ
چوטּ طرف راســـ-ـــتت كـ-ـــﮧ قلب نيســـ-ـــت
هميـــ-ـــشـﮧ פֿـالـــ-ـــيـﮧ
وقتـــ-ـــے بغلـــ-ـــش ميـــ-ـــكنـے
قلـــღــــب اونـﮧ كـ-ـــﮧ پُـــ-ـــرش ميكنـــ-ـــه

مـحکــم باش

وقتی خیلی نرم شوی ؛

همه خـَمـَت می کنند !

حتی کسی که انتظار نداری ...

رفته ای ؟؟؟
 

بعضی ها بهش میگن قسمت .

  اما ...

من تا زگیها بهش میگم به درک...

دیشب خدا اروم صدام کرد

و گفت:خوابی؟

عشقت داره قربون یکی دیگه میره...!

خواستم چشم هایش را از پشت بگیرم...

دیدم طاقت اسم هایی که میگوید را ندارم!!!

داره باهاش....

اونوقت تو راحت خوابیدی؟؟؟؟!!

لبخندی زدم و گفتم:"خداجونم"

این همون مخلوقی هست که وقتی افریدیش به خودت آفرین گفتی...

زندگی زیباست نه به زیبایی حقیقت

حقیقت تلخ نه به تلخیه جدایی

جدایی سخت نه به سختیه تنهایی

صدای اشک گاهی ازلبخندباارزش تره  چون...

چون لبخند می تونی به همه هدیه کنی ولی...

ولی اشک فقط واسه کسی می ریزی که دوسش داری...