صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید: چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟ چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟ اما افسوس که هیچ کس نبود ... همیشه من بودم و تنهایی پر از خاطره ... آری با تو هستم ...! با تویی که از کنارم گذشتی... و حتی یک بار هم نپرسیدی، چرا چشمهایم همیشه بارانی است...!!
بـایـد کـسـی را پـیـدا کـنـم بـعـد هـمـانـجـا بـمـیـرم...
|
|