تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود گر نشود
حرفی نیست...اما...
نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست...
شعر از سهراب سپهری
پ.ن:عاشق نیستم ولی یه چیزی منو به سمت عشق میکشونه،نمیخوام اشتباه برم...خدا خودش کمکم کنه که راه درست رو پیدا کنم...

صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود گر نشود
حرفی نیست...اما...
نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست...
شعر از سهراب سپهری
پ.ن:عاشق نیستم ولی یه چیزی منو به سمت عشق میکشونه،نمیخوام اشتباه برم...خدا خودش کمکم کنه که راه درست رو پیدا کنم...
هر روز به راهی که تو در آن قدم میگذاشتی و برای همیشه رفتی نگاه میکنم،
و هر روز وقتی به یاد می آورم
که آن لحظه وقتی در میان سیلاب اشک مرا در آغوشت گرفتی،
و خداحافظ آخرین حرفت برای این قلب پاره پاره بود،
از ثانیه ی پیش مطمئن تر میشوم که آن لحظه در آغوش تو بهترین لحظه ی زندگی ام بو
❤دلتنگمــــــــ.. ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾیـــــــــ ﮐهـــــــ ﺭﻓتـــــ..
ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺭﺯﻭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﺭﻕ ﻭﺭﻕ ﺷﻌــــﺮ ﮐﺮﺩمـــــــــ...
ﺩﻟﺘﻨﮕمــــــــ.....
ﻧهــــــــــــ ﺑﺮﺍﯼ " ﺑﻮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺶ "
که ﺍﻭﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﻫﺴﺘﻢ..
ﻓﻘﻂ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘღــ ـــــﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ
ﻭ ﺍﻭ
ﺳﮑﻮتــــــــــــــــ ﮐﺮﺩ!
واســه بودنــت . . .
بغـل کــردنتــ . . .
ایــنکهـ ســرمو بــزآرمـ رو شــونتــو . . .
تو دســتاتــو فــرو کــنــیـ لآیـ
مـــوهــآمـــ و بگــــی :
فقـــط مالــه خــودمــی
یاد من باش ... که بس تنهـــــایــــــــم !!...
بغض آدم تــــرکیــــد، ... گونه هـــــایش لـــــرزید !!
به "خــــــدا" گفت :
من به اندازه ی ....
من به اندازه ی گلهــــــای بهشــــت ... نه ...
به اندازه عـــــــرش ... نه ... نه
من به اندازه ی تنهـــــاییت ، ای هستی من ، ... دوستدارت هستم !!
آدم ، ... کولــــه اش را بر داشت...
خستــــه و سخـــت قــــدم بر می داشـــت !!...
راهــــــی ظلمـــت پـــر شور زمیــن ...
زیـــر لبهــــای "خــــدا" بـــاز شنیــــد ، ...
نازنینـــــم آدم! ... نه به انـــدازه ی تنهــــایی من ...
نه به اندازه ی عـــــرش ... نه به اندازه ی گلهـــــای بهشــــت !!...
که به اندازه یک دانـــــه گنـــــدم ، تو فقط یـــــادم باش !!!.......
غمگین گوشه ای نشسته بود!
دلش می خواست یه دل سیر گریه کنه
همش با خودش می گفت:مگه من چه بدی ای در حقش کردم
که مثل یه آشغال منو پرت کرد بیرون از زندگیش.....
همون طور که باخودش حرف میزد بغضش ترکید...
سرشو روی زانوهاش گذاشت و زار زار گریه میکرد...
که یه هو یکی سرشو گذاشت بغلش و گفت:با تو بودن لیاقت میخواد که هرکسی نداره....
اون تو رو از زندگیش بیرون نکرد بلکه فهمید که تو اونقدر با ارزشی که لیاقت نگه داشتنتو نداره....
گرچه واست خیلی سخته........
برای شعر نوشتن همیشه وقت هست!
حالا که آمده ای کنارم برای اندک زمانی، برای خداحافظی تا همیشه!
بگذار کمی بنوشمت تا عمری مست باشم در نبودنت...
مست تو و عشق تو و یاد تو...
::
خُب به دَرَکــــــــــــــــ !
مقابلِ آیــــــنه می نشینم و ســـــــیگآرم را روشن می کنم
در نبودت
خــــــــودم را بهتر می توانم ببـــینم
نگرانِ جای خالــــی ات نباش!...
غیرت دارمــــــــــــ...
رویــــ خاطراتمانــــ.......
برای هرکسی تعریفشان نمی کنمـ......
تو فقط مرد باش وانکارشان نکنــــــ...........