غم من هربار که از گذشته خودیاد میکنم
از ادامه زندگی دلسرد می شوم کاشکی هرگز معنای واژه غم را درک
نمیکردم کاش هرگز آرزوهایم را گم نمیکردم
پروردگارا به من قدرت بده تا خودرا از گرداب غم و غصب بیرون کشم.
دروغ می گفت دیگری را دوست داشت
بارها گفتم دوستم داری گفت آری تا دیری خاموش بودم
ولی آخرازپای شکیب افتادم گفتم راستش رابگوتورا خواهم
بخشید گفت هرچه سنگین باشد...گفتم خواهم
بخشیدعاقبت گفت دیگری را دوست دارم گفتم
سالهاست توبه من دروغ گفتی این بارهم من به تودروغ گفتم
تورا نخواهم بخشید فراق
همیشه درفراق جمال تو بوده ام گریان در اشتیاق وصال توبوده ام
هرسوکه رفته ام هرجا که بوده ام به خیال تو بوده ام
ای آنکه همیشه آرزویت دارم باخودشب وروز آرزویت دارم
نه قدرت آمدن به سویت دارم نه طاقت دیدن روی ماهت دارم
تاکه هستم ندانستی کیستم روزی می آیی به سراغم که دیگرنیستم
نظرات شما عزیزان: